دوشنبه, 05 آذر 1403

خانه ام ابری ست

یکسره روی زمین ابری ست با آن.
 

از فراز گردنه خرد و خراب و مست

باد میپیچد.

یکسره دنیا خراب از اوست

و حواس من!

آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟


 خانه ام ابری ست اما

ابر بارانش گرفته ست.

در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،

من به روی آفتابم

می برم در ساحت دریا نظاره.

و همه دنیا خراب و خرد از باد است

و به ره ، نی زن که دائم می نوازد نی ، در این دنیای ابراندود

راه خود را دارد اندر پیش.