انواع شعر
شعر دو گونه است:
الف: شعر عروضى
ب - شعر نو.
شعر عروضى عرصه ادب پارسى یازده قسم است:
1- غزل
2- قصیده
3- مثنوى
4- قطعه
5- رباعى
6- دو بیتى
7- مسمّط
8- ترکیببند
9- ترجیعبند
10- مستزاد
11- تشبیب (گروهى، تشبیب را جزئى ازقصیده مىگمارند که در آغاز شعر براى جلب توجه خواننده آمده، معمولاً درموضوع عشقبازى و شبابى کردن است)
12- فرد.(6)
- غزل:
ابیاتى چند - بین 5 تا 14 بیت - که متحدالوزن و متحدالقافیه باشند ومصرع اول بیت اول نیز با سایر ابیات همقافیه باشد غزل نامیده مىشود. بیت اولغزل را مطلع و بیت آخر را مقطع غزل گویند. معمولاً تخلص شاعر در بیت آخرغزل یا قصیده مىآید. موضوع غزل مضامین عارفانه و عاشقانه مىباشد. تشبیبیا تغزّل، ابیاتى عاشقانه است که معمولاً در آغاز قصیده مىآید و مدح ممدوح پساز تشبیب بیان مىگردد. چون غزلیات سعدى، حافظ و مولانا.
- قصیده:
قصیده ابیاتى چند است که هر دو مصرع بیت اول با سایر ابیاتقصیده همقافیه است و معمولاً موضوع آن مدح یا ذم یا وعظ یا نصیحت یابیان روایات و حکایات و یا مضامین وصفیه چون قصاید منوچهرى دامغانى،خاقانى، ملکالشعراى بهار است. تعداد ابیات قصیده از پانزده بیت به بالاست.
- مثنوى:
ابیاتى متحدالوزن و مختلفالقافیه را گویند که چون در پى هم آیندقصه یا روایت یا مضمون خاصى را تبیین مىکند. چون مثنوى معنوى و مثنوىخمسه نظامى و مثنوى شاهنامه فردوسى که به ترتیب داراى مضمامین عرفانى وعاشقانه و حماسى است.
- قطعه:
قطعه عبارتست از دو یا چند بیت که داراى وزن و قافیه متحد باشد ومصرع اول الزاماً با سایر ابیات همقافیه نباشد. مضمون قطعه بیان مطلبى خاصاست (چون قطعات اجتماعى استاد جلال بقایى نائینى و یا ابنیمین)
- رباعى:
دو بیت به وزن «لاحول و لاقوة الّابالله» که داراى قافیه متحد نیزباشد و مصرع سوم الزاماً نباید با سایر مصرعها همقافیه باشد. در رباعى، یکمضمون واحد با دو بیت تبیین مىگردد چون رباعیات خیام نیشابورى.
- دوبیتى:
دوبیتى از نظر قالب همانند رباعى است الّا اینکه الزاماً وزن رباعىرا ندارد، چون دوبیتیهاى باباطاهر.
- مسمط:
اگر چند بیت بر یک قافیه - دو یا سه بیت - و یک وزن گفته شود کهمصرع آخر بر قافیه دیگر باشد و در ادامه چند بیت چونان حالت اول با همان وزنو با قافیهاى دیگر گفته شود بهطورى که مصرع آخر بر قافیه مصرع آخر بند اولباشد و این شکل چندین بار تکرار شود حاصل همه را مسمّط گویند. و اگر بندهاداراى چهار مصرع باشد آن را مربع و اگر داراى پنج مصرع باشد مخمس وهمینطور مسدس و... گویند. چون مسمّط معروف منوچهرى دامغانى وادیبالممالک فراهانى که در متن فصل آتى آمده است.
- ترکیببند:
چندین بیت متحدالوزن و متحدالقافیه - چون یک غزل - آوردهشود و در پایان یک بیت حد فاصل این بیت با بندى دیگر شود که در ادامه مىآیدو با بند اول در وزن متحد و در قافیه مختلف است. و حد فاصل بند بعد با دیگربندها را نیز بیتى با قافیهاى جز بند اول آورند، حاصل آن را ترکیببند گویند. چونترکیببند محتشم کاشانى و وحشى بافقى.
- ترجیعبند:
مجموعهاى از چند بند چون ترکیببند است که بیت حد فاصلهر بند در همه دفعات تکرار شود. مثل ترجیعبند معروف هاتف اصفهانى.
- مستزاد:
شعرى موزون چون غزل است که پس از هر مصرع یک پاره اضافىآورند که با مضمون مصرع ارتباط داشته باشد ولى در معنا چندان نیازى به آننباشد و آوردن آن پاره بر لطف شعر افزاید چونان مستزاد یغماى جندقى که در متنفصل آتى آمده است.
- فرد:
بیت مستقلى است که حتىالامکان داراى استقلال مضمون باشد ومطلبى را تبیین کند.
ب: شعر نو:
مضامین شاعرانهاى است که عموماً داراى وزن خاص بوده ولىتابع وزن عروضى نیست .
الف: شعر عروضى
ب - شعر نو.
شعر عروضى عرصه ادب پارسى یازده قسم است:
1- غزل
2- قصیده
3- مثنوى
4- قطعه
5- رباعى
6- دو بیتى
7- مسمّط
8- ترکیببند
9- ترجیعبند
10- مستزاد
11- تشبیب (گروهى، تشبیب را جزئى ازقصیده مىگمارند که در آغاز شعر براى جلب توجه خواننده آمده، معمولاً درموضوع عشقبازى و شبابى کردن است)
12- فرد.(6)
- غزل:
ابیاتى چند - بین 5 تا 14 بیت - که متحدالوزن و متحدالقافیه باشند ومصرع اول بیت اول نیز با سایر ابیات همقافیه باشد غزل نامیده مىشود. بیت اولغزل را مطلع و بیت آخر را مقطع غزل گویند. معمولاً تخلص شاعر در بیت آخرغزل یا قصیده مىآید. موضوع غزل مضامین عارفانه و عاشقانه مىباشد. تشبیبیا تغزّل، ابیاتى عاشقانه است که معمولاً در آغاز قصیده مىآید و مدح ممدوح پساز تشبیب بیان مىگردد. چون غزلیات سعدى، حافظ و مولانا.
- قصیده:
قصیده ابیاتى چند است که هر دو مصرع بیت اول با سایر ابیاتقصیده همقافیه است و معمولاً موضوع آن مدح یا ذم یا وعظ یا نصیحت یابیان روایات و حکایات و یا مضامین وصفیه چون قصاید منوچهرى دامغانى،خاقانى، ملکالشعراى بهار است. تعداد ابیات قصیده از پانزده بیت به بالاست.
- مثنوى:
ابیاتى متحدالوزن و مختلفالقافیه را گویند که چون در پى هم آیندقصه یا روایت یا مضمون خاصى را تبیین مىکند. چون مثنوى معنوى و مثنوىخمسه نظامى و مثنوى شاهنامه فردوسى که به ترتیب داراى مضمامین عرفانى وعاشقانه و حماسى است.
- قطعه:
قطعه عبارتست از دو یا چند بیت که داراى وزن و قافیه متحد باشد ومصرع اول الزاماً با سایر ابیات همقافیه نباشد. مضمون قطعه بیان مطلبى خاصاست (چون قطعات اجتماعى استاد جلال بقایى نائینى و یا ابنیمین)
- رباعى:
دو بیت به وزن «لاحول و لاقوة الّابالله» که داراى قافیه متحد نیزباشد و مصرع سوم الزاماً نباید با سایر مصرعها همقافیه باشد. در رباعى، یکمضمون واحد با دو بیت تبیین مىگردد چون رباعیات خیام نیشابورى.
- دوبیتى:
دوبیتى از نظر قالب همانند رباعى است الّا اینکه الزاماً وزن رباعىرا ندارد، چون دوبیتیهاى باباطاهر.
- مسمط:
اگر چند بیت بر یک قافیه - دو یا سه بیت - و یک وزن گفته شود کهمصرع آخر بر قافیه دیگر باشد و در ادامه چند بیت چونان حالت اول با همان وزنو با قافیهاى دیگر گفته شود بهطورى که مصرع آخر بر قافیه مصرع آخر بند اولباشد و این شکل چندین بار تکرار شود حاصل همه را مسمّط گویند. و اگر بندهاداراى چهار مصرع باشد آن را مربع و اگر داراى پنج مصرع باشد مخمس وهمینطور مسدس و... گویند. چون مسمّط معروف منوچهرى دامغانى وادیبالممالک فراهانى که در متن فصل آتى آمده است.
- ترکیببند:
چندین بیت متحدالوزن و متحدالقافیه - چون یک غزل - آوردهشود و در پایان یک بیت حد فاصل این بیت با بندى دیگر شود که در ادامه مىآیدو با بند اول در وزن متحد و در قافیه مختلف است. و حد فاصل بند بعد با دیگربندها را نیز بیتى با قافیهاى جز بند اول آورند، حاصل آن را ترکیببند گویند. چونترکیببند محتشم کاشانى و وحشى بافقى.
- ترجیعبند:
مجموعهاى از چند بند چون ترکیببند است که بیت حد فاصلهر بند در همه دفعات تکرار شود. مثل ترجیعبند معروف هاتف اصفهانى.
- مستزاد:
شعرى موزون چون غزل است که پس از هر مصرع یک پاره اضافىآورند که با مضمون مصرع ارتباط داشته باشد ولى در معنا چندان نیازى به آننباشد و آوردن آن پاره بر لطف شعر افزاید چونان مستزاد یغماى جندقى که در متنفصل آتى آمده است.
- فرد:
بیت مستقلى است که حتىالامکان داراى استقلال مضمون باشد ومطلبى را تبیین کند.
ب: شعر نو:
مضامین شاعرانهاى است که عموماً داراى وزن خاص بوده ولىتابع وزن عروضى نیست .
منبع: سایت شعر نو