جمعه ها بی حوصله فكر كتاب دیگری
چشم میدوزم به شب فكر شهاب دیگری
تا كه چشمی میزنم برهم رسیده روز بعد
در پی هر آرزو بینم سراب دیگری
حال خود را چون كه میبینم کمی جا میخورم
خود خرابم يا كه شايد هم خراب دیگری
عهد كردم تا ننوشم آب انگوری خمور
بینمان باشد كه مینوشم شراب دیگری
شیخمان آمد كه اندرزی دهد تا لب گشود
گفتمش بگذار من را ، كن ثواب دیگری
گفتمش شیخا برو تسبیح خود بشمار تو
تا كه دریابم بسی اسرار ناب دیگری
قصه یوسف و تعبیرات خواب مصریان
را رها كن بشنو از تعبیر خواب دیگری
خوش بگو از لطف بی پایان رب العالمین
هی نرنجان بندگان را از عذاب دیگری
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر:http://shereno.com/11760/19821/450228.html