خط سیاه چشم تو از بر کشیده است
دستی که ماه بر رخ اختر کشیده است
روی تو را مقایسه کردم به قرص ماه
یک بر هزار حسن تو خوشتر کشیده است
از روی قوس های لبت دست ماهرش
جامی بدست ساقی کوثر کشیده است
هر دم ز آستان غزل بوسه میزنم
دستی که شب به زلف تو جوهر کشیده است
رقص نم گوشه چشمت برای چیست؟
شاید کسی ناز تو کمتر کشیده است
گر عاشقت نبود خدا پس چرا هنوز
عکس تو را به صفحه دفتر کشیده است
شاید برای حسن تو باشد که اینچنین
از آسمان خدا به زمین پر کشیده است
ای آفتاب حسن بخدا خوش به حال او
کو جرعه ای زلعل لبت سر کشیده است
مطرب بزن تو از این رو بخوان غزل
نقش تو را به پرده آخر کشیده است
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/19821/170496.html