جمعه, 02 آذر 1403

دیشب که به میخانه شدم مست و خراب
تقصیر لب تو بود - یا جام شراب


فتوا بدهند که می حرام است مخور
من را چه شود گر شوم از دوست عذاب


می نوش که عاشقی اساسش مستی است
باقی همه برپایه کف هست و حباب


ساقی تو در این شعر مقامت کم نیست
بی ساقی و می بنای خشت است بر آب


پیش آر قدح که با تو محشور شوم
از خاک در میکده تا روز حساب


واعظ تو به مستمع چه عذری آری
آنروز که از چهره بر افتاد نقاب


مستیم و پس پرده چه ها می بینیم
اسرار الهی نه به درس است و کتاب

                                                      مهدی برهانی

 

نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/13790/146284.html



 

نظرات   

 
0 #1 م# 1392-12-25 10:40
like :-)
من که شاعر نیستم ولی جسارتا بیت سوم اگه جای عاشقی ، عشق بود وزن شعر بهتر نمی شد ؟
;-)
نقل قول
 

اضافه کردن نظر