یکشنبه, 18 شهریور 1403

پدرم! حبوط کردنت؛ مگر که شوخی بود
اشرف خلق خواندنت؛ مگر که شوخی بود


عشق واهی ! اگر حقیقت این باشد
حس دوست داشتنت؛ مگر که شوخی بود


تو كه منع شدی ز خوردن سیب ؟
از بهشت راندنت مگر که شوخی بود

 

بار ها نشسته ایم به پای منبر وعظ
بحث کفر دین کردنت؛ مگر که شوخی بود


زان که یک بت بماند به صدر بتان
بانگ بت شکستنت؛ مگر که شوخی بود


حال که بی اعتبار گشته ایم در کل جهان
صدر جدول رسیدنت؛ مگر که شوخی بود


چون نیافتی هنوز رمز استقلال
فکر آزاد بودنت ؛مگر که شوخی بود


گر چه افتاده ای ز اسب آخر کار
تا به حال ماندنت؛ مگر که شوخی بود


پشت شوخی نیست مگر حقیقت تلخ؟
رسم شعر خواندنت؛ مگر که شوخی بود!

                                                          مهدی برهانی

 

نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11774/118638.html

 

 

اضافه کردن نظر