جمعه, 02 آذر 1403

حافظ آن طرح نو و شیوه رندانه چه شد
ساقی و جام می و مطرب ومیخانه چه شد


ماجرای دل خون تو ز مژگان که بود
رقص بر شعرِتر ساقی وپیمانه چه شد


راستی پیر مغان کیست خرابات کجاست
عاقبت کار تو و زاهد بیگانه چه شد


دوش میگفت که فردا بدهد کام دلت
اینهمه وعده آن دلبر جانانه چه شد


خوش گرفتی تو شبی حلقه زلفش اما
یار در خانه ولی آخر افسانه چه شد


بَه چه خوش وقت سحربوسه ازآن قصربلند
پس چه شد مدعیان ساغر شکرانه چه شد


جنگ هفتاد و دو ملت گله ماست هنوز
گلۀ تو ز بُت و ساغر مستانه چه شد


مدعی تا که از آن شعله فروغی افروخت
شمع خندید و نپرسید که پروانه چه شد


حافظا شعله بر افروز به احوالی چند
یاد باشد که مپرسی می و میخانه چه شد

                                                             مهدی برهانی

 

نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11265/143917.html

 

اضافه کردن نظر