ساقی نظری کن به من و حال خرابم
پر کن قدحی بنده یک جام شرابم
امشب تو اگر حال مرا خوب ندیدی
افسانه بگوشم کن بگذار بخوابم!
تو رودی و میجوشی و دریاست مکانت
من قطره بُدم کف شدم و مثل حبابم
در عشق تو من سوختم اما تو ندیدی
هر لحظه بدون تو پُر از درد و عذابم
هر جا نگری ساحل دریاست ولی من
سرگشته و دیوانه به دنبال سرابم
از گوشه ابروی تو صد شعر نوشتند
من باور آن قافیه در شعر و کتابم
فریاد برآرم که خدا عشق دگر چیست
می چرخم و میسوزم و دنبال جوابم
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11265/148154.html
نظرات
فید RSS نظرات این پست