با آن نشان توهم که در چشمهای توست
شادی به ظاهر وغم مگر چشمهای توست
لب باز کرد بغض تو اما عیان نشد
اینک نگاه مانده به در چشمهای توست
گشتم میان همه شعر ها که گفته ام
زخمی ترین غزل بنظر چشمهای توست
در وقت شب که بخوابند مردمان
بیدار به انتطار سحر ؛چشمهای توست
در نیمه شب به گریه به یادت ؛وضو کنم
وقتی که در نماز نیازم دگر چشمهای توست
بیرون نمیرود مگر از شوق دیدنت
اینک به انتظار خبر چشمهای توست
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11265/116831.html