ای صبا بنگر که امشب ناله مستان نباشد
قطره اشکی دگر بر گونه ای غلطان نباشد
ساقیا گو امشبی با ما بساز و نیک بنگر
لحظه ای جامی تهی بر قامت دستان نباشد
قسمت ما کن که در بزم گلی امشب نشینیم
هر گلی چون اطلسی طناز در بستان نباشد
گر که می مینوشم و مستم به من آسان بگیر
روزگار عاشقی بی عیب یا نقصان نباشد
بوسه ای از ماهرویی امشبی بادا حلال
نیستم گر دست من بر دامن هستان نباشد
زاهد بیگانه را در خلوت ما راه نیست
رندی و مستی طریق و مسلکی آسان نباشد
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11310/142282.html