نرگس چشم تو از آینه پیداست هنوز
تپش قلب من از شوق تمناست هنوز
ناز ها میکند این باغ پر ازگل امشب
تا که چشمان قشنگت به تماشاست هنوز
شور وحالیست در این سجده که هرروز کنم
قبله ای کز خم ابروی تو بر پاست هنوز
تکیه بر عقل مکن دل چو تمنایی کرد
عقل هم در گرو این دل رسواست هنوز
از دل غمزده معشوق خبر دار نشد
پس همین است که در میکده غوغاست هنوز
عطر بوی تن تو مست کند هر روزم
تا که پیچیده در این خانه و اینجاست هنوز
نشود خاطرت از یاد که در کوچه ما
بی حضور تو همان پنجره تنهاست هنوز
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11310/135878.html