امشب ز لبت ترانه ای می گیرم
در کنج دل ِتو خانه ای می گیرم
از جام لب لعل شراب آلودت
یک جرعه به هر بهانه ای می گیرم
در حلقه گیسوی خم اندر خم تو
از گمشده ام نشانه ای می گیرم
هر روز بفکر جام دیگر هستم
هر چند که شوکرانه ای می گیرم
چندیست چو آتشکده اجدادم
میسوزم و هی زبانه ای می گیرم
تاوان دل شکسته ام را از دوست
صبحی سحری شبانه ای می گیرم
مهدی برهانی
نظرات در مورد این شعر: http://www.shereno.com/11760/11310/136475.html